نشانه هاى غير حتمى ظهور

مهدویت

امّا وقايع و حوادثى هستند كه مورد عنايت پيامبر و اهل بيت و عليهم السلام قرار گرفته و نبايد به سادگى از آنها گذشت . اين نشانه ها براى دل هاى منتظر، اميد بخش است زيرا تنها همين نشانه ها هستند كه به عنوان مژده به منتظران ظهور مى رسند، چرا كه علائم قطعى با توجه به ويژگى ها و فاصله زمانى كمى كه با ظهور دارند در حقيقت به معناى تحقق ظهور خواهند بود.
نشانه هاى ظهور از تنوع وتعدد قابل توجهى برخوردارند كه بخش مهمّى از آنها به مسائل دين دارى و امور اخلاقى مربوط مى شوند و بخشى هم به مسائل اجتماعى ، نظامى ، سياسى و حوادث طبيعى ارتباط پيدا مى كنند و ما در اين جابه گزيده اى از آنها مى پردازيم . پيامبر صلى اللّه عيله و آله فرمود: او ((مهدى )) غيبتى طولانى خواهد داشت و امت ها، در مورد او به سرگردانى و حيرت خواهند افتاد و از دين خود منحرف مى شوند، در اين هنگام آن حضرت همانند ستاره اى درخشان به سوى مردم روى مى آورد.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
براى قائم ما غيبتش طولانى خواهد بود و من شيعيانم را مى نگرم كه گله بدون چوپان در غيبت او سرگردانند و به دنبال چراگاهند و آن را نمى يابند.
امام سجاد عليه السلام فرمود:
قائم ما دو غيبت دارد كه يكى طولانى تر از ديگرى است و آن قدر به طول مى انجامد كه هر كسى به او اعتقاد دارد از آن بر مى گردد و كسى بر اعتقاد به او پايدار نمى ماند مگر اين كه يقينش قوى باشد و داراى معرفت صحيحى بوده و از تاءخير ظهور آزرده نشود و تسليم ما اهل بيت باشد.
امير امؤمنين عليه السلام فرمود:
پس از غيبت جز افراد مخلص كه به يقين رسيده اند، كسى در آن استوار نمى ماند به جز آنان كه خدا بر ولايت ما از آنها پيمان گرفته است و ايمان را در قلب هاى آنها نوشته است و آنان را به روحى از سوى خود تاءييد كرده است .
امام باقر عليه السلام فرمود: او ((مهدى عليه السلام )) غيبت و حيرتى براى مردم دارد كه گروهى از آن منحرف و و جمعى هدايت مى شوند و خوش به حال كسى كه او را درك كند.
امام صادق عليه السلام فرمود: وقتى مردم امام خود را از دست مى دهند روزگارى در غيبت او صبر مى كنند و نمى دانند چى به چى است ((حق با كيست )) آن گاه صاحب آنها را ظاهر مى كند.
امام حسن عسكرى عليه السلام فرمود:
براى فرزند من غيبتى است كه مردم در آن به ترديد مى افتند مگر كسى كه خداوند او را حفظ كند.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
واى بر مردم جهان و فتنه هايى كه در آن زمان همه كشورها را در بر مى گيرد، برخى بر برخى مسلط مى شوند و جنگ هاى بى پايان بر جهان سايه مى اندازد و همه اينها به خاطر اعمال خود مردم است و پروردگارت به بندگانش ظلم نمى كند.
امام باقر عليه السلام فرمود:
قائم قيام نمى كند مگر به دنبال ترس و وحشت و زلزله ها و فتنه و آشوب و بلاهايى كه مردم گرفتار آن مى گردند. قبل از ان گرفتار طاعون و پس از آن جنگ و خونريزى بين اعراب و ايجاد اختلاف بين مردم و پراكندگى در دين و دگرگونى در احوال خود مى شود به طورى كه با مشاهده به جان هم افتادن مردم و خوردن يكديگر، هر كس در صبح و شام آرزوى مرگ مى كند.
امام صادق عليه السلام فرمود:
قبل از قيام قائم سالى خواهد آمد كه مردم در آن گرسنه مى مانند و ترس ‍ شديدى از قتل و نقصان اموال و ثمرات ، آنها را فرا مى گيرد.
امام باقر عليه السلام فرمود:
اهل شرق و غرب با هم اختلاف پيدا مى كنند، آرى اهل قبله ((مسلمانان )) نيز گرفتار اختلاف مى شوند و مردم از ترسى كه بر آنها مى رود به تلاش ‍ شديدى دست مى زنند و در اين حال هستند كه منادى از آسمان ندا مى دهد.
و در حديث ديگر فرمود:
وقتى زمانه عوض شود و مردم بگويند قائم مرده است و معلوم نيست به كدام وادى رفته و استخوان هايش هم از ميان رفته است ، در اين هنگام اميد ظهور او را داشته باش . و وقتى شنيدى ظهور كرده است نزد او برو اگر چه سينه خيز از روى برف ها بروى .
امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتى زمان قيام فرا رسد بارانى در ماه جمادى الآخر و ده روز از ماه رجب مى بارد كه نظير آن را خلايق نديده اند.(127)
امام باقر عليه السلام فرمود:
پيش از ظهور، ماه در بيستم ماه رمضان و خورشيد در پانزدهم آن ماه مى گيرد و با اين كار محاسبه ستاره شناسان در هم مى ريزد.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
قائم ظاهرنمى شود تا اين كه كارها در دست نو جوانان قرار مى گيرد و حقوق خداوند ضايع مى شود و قرآن به غنا خوانده مى شود.
و در حديث ديگر فرمود:
واى بر فلسطين و فتنه هاى طاقت فرسا و سهمگينى كه در آن واقع مى شود.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
بلايى اين امت را فرا خواهد گرفت كه كسى پناهى از ظلم ندارد. پس ‍ خداوند مردى را از عترت و خانواده من بر مى انگيزد و به وسيله او زمين را پر از قسط و عدل مى كند همان گونه كه از پر از ظلم و جور شده است .
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
آماده عقب گرد امور خود و گسيختگى پيوندها و سر كار آمدن خردسالان خود باشيد! اين وضع زمانى پيش خواهد آمد كه تحمل ضربه شمشير از به دست آوردن يك درهم حلال براى مؤمن آسان تر است . زمانى خواهد آمد كه ثواب گيرنده مال ، بيش از دهنده آن است . اين حوادث هنگامى رخ مى دهد كه مست مى شويد امّا نه با شراب ؛ بلكه بر اثر فراوانى نعمت ؛ و قسم مى خوريد امّا نه از روى ناچارى ، دروغ مى گوييد امّا نه به هنگام واقع شدن در تنگنا و اين در هنگامى خواهد بود كه بلاها و مصائب چون بارى كه بر پشت شتران گذارده باشند و سنگينى جهاز، گردن آنان را مجروح كند و بر شما فشار وارد مى آورند.
رسول خدا صلى اللّه عليه و آله فرمود:
مردمى از مشرق خروج مى كنند و زمينه ساز حكومت مهدى مى شوند.
امام باقر عليه السلام فرمود:
دولت ما آخرين دولت هاست . خانواده دولتمندى نمى ماند مگر اين كه قبل از ما حكومت مى كنند تا و قتى سيره حكومتى ما را ديدند نگويند اگر ما هم حكومت مى كرديم مثل همين خانواده حكومت مى كرديم .
امام صادق عليه السلام فرمود:
ظهور تحقق نمى يابد تا اين كه گروهى نباشند مگر اين كه بر مردم حكومت كنند تا كسى نگويد اكر ما حكومت داشتيم به عدالت رفتار مى كرديم . آن گاه قائم ، به حق و عدل قيام مى كند.
در طول تاريخ ، حكومت هاى مختلفى با شيوه هاى گوناگون پديد آمده اند امّا به قسط و عدل دست نيافته اند؛ معروف ترين آنها حكومت هاى پادشاهى ، سرمايه دارى ، سوسياليستى با شيوه هاى دموكراسى ، ديكتاتورى با تكيه بر احزاب يا بدون اتكا بر احزاب ، به روش حاكميت رياست جمهورى يا نخست وزيرى با مايه هاى غير مذهبى يا ضد مذهبى و نيمه مذهبى ، مسيحى و اسلامى مى باشند.
عميره گويد شنيدم كه دختر امام حسن مجتبى عليه السلام مى گويد:
ظهورى كه انتظار آن را مى كشيد تحقق نخواهد يافت تا اينكه بعضى از شما از بعضى ديگر برائت جويد، برخى از شما برخى ديگر را لعنت كند و بعضى آب دهان به صورت ديگر مى اندازدو حتى بعضى نسبت كفر به برخى ديگر مى دهد.
عميره گويد: گفتم چه خبرى در اين زمان است ؟ فرمود: همه خير در اين زمان است زيرا در اين زمان قائم ما قيام مى كند و همه بدى ها را از ميان بر مى دارد.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
مهدى ظهور نمى كند تا اين كه يك سوم مردم كشته شوند، يك سوم آنها بميرند و يك سوم باقى بمانند.
محمد بن مسلم و ابو بصير گويند: شنيديم امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
ظهور محقق نخواهد شد تا اين كه دو سوم مردم بروند. گفتيم : وقتى دو سوم مردم بروند پس چه كسى باقى مى ماند؟ فرمود: آيا نمى خواهيد از يك سوم باقى مانده باشيد؟
و درحديث ديگرى فرمود:
پيش از ظهور قائم دو مرگ پيش خواهد آمد: مرگ سرخ و مرگ سفيد، تا اين كه از هر هفت نفر، پنج نفر از ميان مى رود.
ابو بصير گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود:
اى ابا محمد! قبل از ظهور، طاعون سفيد و سرخ پيش خواهد آمد. عرض ‍ كردم : فدايت شوم اين دو طاعون چه هستند؟ فرمود: طاعون سفيد مرگ سيل آسا مى باشد و طاعون سرخ شمشير ((سلاح )) است .
ابن عباس گويد:
مهدى خروج نمى كند تا اين كه نشانه اى از خورشيد آشكار گردد.
امام صادق عليه السلام فرمود:
قائم خروج نمى كند تا اين كه دوازده مرد از بنى هاشم خروج مى كنند و هر كدام مردم را به سوى خود مى خوانند.
امير المؤمنين عليه السلام فرمود:
وقتى انسان هاى احمق در ميان شما زياد شوند و به حكومت رسند و خرابى عراق فرا رسد، در اين هنگام شهرى با نهرها و درختان ايجاد مى شود. وقتى قيمت ها در عراق بالا رود و ساختمان هاى محكم در آن ساخته شود و افراد فاسق در آن حكومت كنند و بلا شدت يابد و مردم شرور و پست فخر كنند و فرو رفتن زمين نزديك شود و دورى و عزلت از مردم عملى شايسته گردد، پيش از اين عزلت امورى روى مى دهد كه بچه ها از شدت آن پير مى شوند و بزرگ ها به سخى مى افتند و سخن گفتن انسان هاى فصيح به دشوارى و اخلال مى گرايد و صاحبان عقل و خرد حيران و مبهوت مى شوند... واعجبا از آنچه در ماه جمادى و رجب پيش ‍ مى آيد.
و در حديث ديگر فرمود:
در آخر زمان و نزديكى قيامت كه بدترين زمان است زنانى بدون حجاب ظاهر مى شوند كه از دين بيرون و در فتنه ها وارد مى شوند. به شهوات رو كرده و بر لذت ها پيشى مى گيرند و محرّمات را حلال مى دانند. آنها براى هميشه در جهنم خواهند بود.
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود:
چگونه خواهيد بود وقتى كه زنانتان فاسد و جوانانتان فاسق مى شوند و امر به معروف و نهى از منكر نمى كنيد؟ گفته شد: چنين مى شود اى رسول خدا؟! فرمود: وبلكه بدتر از اى نخواهد شد. چگونه خواهيد بود وقتى كه امر به منكر و نهى از معروف مى كنيد؟ گفته شد چنين مى شود اى رسول خدا؟ فرمود: بله و بلكه بدتر از اين خواهد شد. چگونه خواهيد بود وقتى كه معروف را منكر و منكر را معروف مى بينيد؟
يكى از علائم ظهور خروج دجال است كه خود نشانه هايى دارد كه با علائم ظهور يكى است .
امير المؤمنين عليه السلام مى فرمايد:
خروج دجال وقتى است كه مردم نماز را از ميان مى برند، به امانت خيانت مى كنند، دروغ را حلال مى شمارند، ربا مى خورند و رشوه مى گيرند، ساختمان ها را بلند ساخته و دين را به دنيا مى فروشند. افراد نادان و احمق را به كارها مى گمارند و زنان را طرف مشورت قرار مى دهند، خويشاوندى را قطع مى كنند، از هواى نفس پيروى مى كنند، خونريزى زا ناچيز شمرده ، حلم را ضعف و ظلم را فخر مى شمارند.
حاكمان از افراد فاجر و گنهكارند و وزراء از ستمگران مى باشند، عرفا خيانت كار و قاريان قرآن فاسق مى شوند. گواهى دادن اجبارى براى ديگران آشكار گشته و گناه و تهمت و طغيان علنى مى گردد. قرآن ها و مساجد تزيين شده و مناره ها بلند مى شوند. اشرار مورد اكرام قرار مى گيرند و صف هاى معصيت فشرده و اختلاف هاى نفسانى بالا مى گيرد. پيمان شكنى رايج مى شود و وعده الهى نزديك مى گردد، زنان از روى حرص به دنيا در تجارت و درآمد به شوهر خود كمك مى كنند، صداى فاسقان ((ياوه گويى ، عربده و ترانه خوانى )) بلند مى شود و مردم هم با توجه استماع مى كنند. پست ترين مردم رئيس آنها مى شود. مردم از انسان فاجر به خاطر شرّى كه دارد مى ترسند، دروغگو مورد تصديق و تاءييد قرار گرفته و خائن امين به شمار مى رود.
ترانه خوان ها و آلات موسيقى به كار گرفته مى شوند. مردم گذشتگان خود را لعنت مى كنند. زن ها سوار بر زين ها مى شوند. زنان و مردان در لباس و قيافه شبيه يكديگر مى شوند ((يعنى مردان و به ويژه جوانان حالات و حركات و ظرافت هاى زنان و دختران را به خود مى گيرند و با موهاى سر و صورت و ابروهاى خود شبيه زنان عمل مى كنند و چهره خود را آرايش كرده و از زينت طلا و گردن بند استفاده مى كنند و زنان و دختران با پوشيدن لباس هاى مردانه ، كوتاهى موهاى سر و ادا و اطوار مردانه ، خود را شبيه آنها مى نمايند))
افراد بدون درخواست ، خود را به عنوان شاهد معرفى مى كنند، احكام و علوم دينى را براى دنيا مى آموزند و كار دنيا را بر آخرتشان ترجيح مى دهند. لباس ميش بر قلب هاى گرگ صفتشان مى پوشانند و دل هاى آنها متعفن تر از مردان است .
امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتى ديدى حق مرد و اهل آن از ميان رفتند. و ديدى ظلم همه جا را فرا گرفت . و ديدى قرآن كهنه شد و آنچه در آن نيست در آن وارد شد و بر اساس هواى نفس توجيه شد. و ديدى دين وارونه شد همان گونه كه ظرف واژگونه مى شود. و ديدى اهل باطل بر اهل حق مسلط شدند. و ديدى شر و بدى آشكار است و كسى از آن نهى نمى كند و نجام دهنده آن معذور است . وديدى مردان به مردان اكتفا مى كنند و زنان به زنان . و ديدى مؤمن ساكت است و سخن او پذيرفته نمى شود.
و ديدى فاسق دروغ مى گويد و دروغش رد نمى شود. و ديدى كوچك ، بزرگ را تحقير مى كند. و ديدى پيوند خويشاوندى بريده شد. و ديدى كسى با فسق و گناه مدح مى كند به او مى خندند و سخن او را رد نمى كنند. و ديدى جوانان كار زنان را انجام مى دهند. و ديدى زنان با زنان ازدواج مى كنند. و ديدى تمجيد و ثناگويى زياد شد. و ديدى مرد مالش را در راه غير اطاعت خدا انفاق مى كند و مورد نهى قرار نمى گيرد. و ديدى كسى از تلاش مؤمن به خدا پناه مى برد.
و ديدى همسايه ، همسايه را آزار مى دهد و مانعى براى او نيست و ديدى كافران از سختى هايى كه براى مؤمنان وجود دارد خوشحالند و از مفاسدى كه در زمين مى بينند شادمان هستند. و ديدى كه آشكارا شراب خورده مى شود و كسانى كه از خدا نمى ترسند دسته جمعى آن را مى نوشند.

و ديدى امر كننده به معروف ذليل است . و ديدى فاسق آنچه را خدا دوست ندارد با قاطعيت عمل مى كند و مورد ستايش قرار مى گيرد. و ديدى كه صاحبان معجزه ((معصومين عليهم السلام )) تحقير مى شوند و كسانى هم كه آنها را دوست دارند تحقير مى گردند.
و ديدى كه راه خير تعطيل و بسته و راه شر داراى رهرو است . و ديدى كه خانه خدا تعطيل شده و امر به ترك حج مى شود.و ديدى كه مرد چيزى مى گويد كه آن را انجام نمى دهد. و ديدى كه مردها براى مردها و زن ها براى زن ها خود را آماده و فربه مى كنند. و ديدى كه درآمد مرد از پشت او و درآمد زن از پيش اوست . و ديدى كه زنان مجالسى مانند مردان دارند، و ديدى كه حالت زنانگى در فرزندان عباس ((بن عبدالمطلب )) آشكار مى شود و رنگ كردن با حنا ))و مواد رنگ كننده )) را علنى كردند و همان گونه كه زن براى شوهرش شانه مى كند سر خود را شانه كردند و مردان براى خود فروشى پول گرفتند و بر سر يك مرد جوان با يكديگر در افتادند و بر او غيرت ورزيدند. و ديدى كه سرمايه دار عزيزتر از مؤمن مى شود و ربا آشكار مى گردد و عيب گرفته نمى شود و زنان براى انجام زنا ستايش مى شوند. و ديدى كه زن براى نكاح شوهرش با مردان رشوه دهد ((تا خود با ديگرى مشغول باشد)) و بهترين خانه ، آن خانه اى باشد كه زنان را بر فسقشان كمك كنند. و ديدى كه مؤمن غمگين و نزد مردم حقير و ذليل است . و ديدى كه بدعت و زنا آشكار شود. و ديدى كه مردم به شاهد دروغ توجه كنند. و ديدى كه حرام ، حلال مى شود و حلال ، حرام مى گردد. و ديدى كه دين تفسير به راءى مى شود و كتاب خدا و احكام آن تعطيل مى گردد. و ديدى كه به خاطر جسارتى كه دارند، براى گناه كردن منتظر شب نمى مانند. و ديدى كه مؤمن جز به قلبش نميتواند گناهى را انكار كند. و ديدى كه مال بسيارى در راه ناخشنودى خداوند صرف مى شود. و ديدى كه رؤ ساى حكومت ها، خود را به كفار نزديك مى كنند و از اهل خير دور مى شوند. و ديدى كه قضات رشوه مى گيرند. وديدى كه حكومت در قباله كسانى است كه مال بيشتر صرف مى كنند. و ديدى كه افراد محرم بايكديگر نكاح كرده و به يكديگر اكتفا مى كنند. و ديدى كه مرد به صرف بدگمانى كشته مى شود و مردى بر مرد ديگر ((مانند همسر خود)) غيرت مى ورزد و جان و مالش را براى او مى دهد.
و ديدى كه مرد از رفتن نزد همسرش سرزنش مى شود. و ديدى كه مرد از كسب همسرش از راه فحشا زندگى مى كند. و ديدى كه زن با شوهرش قهر مى كند و بر خلاف خواست او عمل كرده و براى او خرج مى كند و ديدى كه مرد، زن و دخترش را در اختيار ديگران قرار مى دهد و به كمى خوردنى و نوشيدنى از آنها راضى مى شود. و ديدى كه ايمان اكثر مردم به خداى -عزّ و جل - دروغ است . و ديدى كه قمار علنى مى شود، شراب آشكارا فروخته مى شود و كسى جلوگيرى نمى كند. و ديدى كه زنان خود را به اهل كفر عرضه مى كنند.
و ديدى لهو موسيقى علنى مى شود و كسى از كسى جلوگيرى نمى كند و جراءت منع آن را ندارد. و ديدى كسى كه از قدرت او در هراسند انسان شريف و بزرگوار را ذليل مى كند. و ديدى نزديك ترين مردم به حاكمان ، كسى است كه براى ما بدگويى مى كند. و ديدى كسى كه ما را دوست دارد تكذيب مى گردد و شهادت او قبول نمى شود. و ديدى كه در سخن دروغ بر يكديگر غلبه مى كنند. و ديدى كه شنيدن قرآن براى مردم سنگين مى شود و شنيدن باطل براى آنها آسان مى گردد. و ديدى كه همسايه از ترس ‍ همسايه اش او را احترام مى كند. و ديدى كه حدود الهى تعطيل مى گردد. به هواى نفس در آنها عمل مى شود. و ديدى كه مساجد ((به نقش هاى طلايى )) تزيين مى گردد. و ديدى كه شر و بدكارى آشكار گرديد و در سخن چينى تلاش مى شود. و ديدى كه فحشا آشكار مى گردد. و ديدى كه غيبت مليح مى شود و بعضى آن را به بعضى ديگر مژده مى دهند. و ديدى كه حج و جهاد براى غير خدا انجام مى شود. و ديدى كه سلطان ، مؤمن را به خاطر كافر ذليل مى كند. و ديدى كه خرابى بر آبادى پيشى مى گيرد. و ديدى كه درآمد از كم فروشى است . و ديدى كه ريختن خون ديگران اهميتى ندارد.
و ديدى كه مرد، رياست را براى غرض دنيايى مى طلبد و خود را به زبانى مشهور مى كند تا از او ترسيده شود. كارها به او ارجاع گردد. و ديدى كه نماز كورد بى توجهى قرار مى گيرد. و ديدى كه مرد مال زيادى دارد و از زمانى كه آ نر ابه دست آورده است با پرداخت حقوق شرعى آن را پاك نكرده است . و ديدى كه ميت از قبر درآورده مى شود مورد آزار قرار مى گيرد و كفن هايش ‍ فروخته مى شود. و ديدى هرج و مرج زياد مى شود. و ديدى مرد روز را با حالت مستى به شب مى رساند و شب را با مستى صبح مى كند و از آنچه درباره او گفته مى شود ابايى ندارد. وديدى با حيوانات نزديكى مى شود. و ديدى بعضى چارپايان بعضى ديگر را مى درند. و ديدى مرد به مسجد مى رود و در برگشت لباسش را از دست داده است . وديدى قلب هاى مردم را قساوت گرفته و چشمان آنان از اشك خشك شده و ذكر خدا بر آنها سنگين گشته است . و ديدى كسب حرام علنى مى شود و بر سر آن بر يكديگر غلبه مى جويند. و ديدى نمازگزار براى ديدن مردم نماز مى خواند. و ديدى فقيه براى غير دين طلب فقه مى كند و طالب دنيا و رياست است . و ديدى كه مردم با كسى هستند كه غلبه دارد. و ديدى كه خواهان حلال سرزنش مى شود و طالب حرام مورد ستايش و بزرگى قرار مى گيرد. و ديدى كه در مسجد الحرام و مسجدالنبى عملى انجام مى گيرد كه خدا دوست ندارد و كسى هم مانع آنها نمى شود و آلات لهو و لعب در آنها نواخته مى شود.
و ديدى كه مرد سخن حقى مى گويد و امر به معروف و نهى از منكر مى كند، آن گاه كسى او را نصيحت مى كند و مى گويد: به تو مربوط نيست . و ديدى كه مردم چشم و هم چشمى مى كنند و به بدكاران اقتدا مى نمايند. و ديدى كه راه خير خالى و بدون رهرو است . و ديدى كه كسى مرده است و مورد ريشخند قرار مى گيرد و كسى براى او ناراحت نمى شود و ديدى كه در هر سال بدعت ها و زشتى هاى بيشترى از گذشته ايجاد مى شود. و ديدى كه مردم و مجالس ، جز از سرمايه داران تبعيت نمى كنند. و ديدى كه كمك به نيازمند، با خنده بر او انجام مى گيرد. و ديدى كسى از نشانه هاى آسمانى نمى ترسد.
و ديدى مردم مانند حيوانات ، در راه با يكديگر نزديكى مى كنند و كسى جراءت نهى از منكر آنها را ندارد. و ديدى مرد مال فراوانى را در غير طاعت خدا صرف مى كند و از صرف مال كم در راه خدا جلوگيرى مى كند. و ديدى كه عاق والدين پديدار مى شود و پدر و مادر مورد بى احترامى قرار مى گيرند و بدترين مردم نزد فرزند خود هستند و از افترا بر آنها خوشحال مى شوند. و ديدى كه زنان بر ملك و قدرت دست مى يابند و بر هر كارى غالب مى شوند و كارى نمى شود مگر اين كه هواى نفس آنها در آن سهيم مى باشد.
و ديدى كه پسر بر پدر خود تهمت مى زند و بر عليه آنها دعا مى كند و به مرگ آنها شاد مى شود. وديدى كه اگر روزى بر مردى بگذرد امّا در آن روز گناه بزرگى از فحشا يا كم فروشى يا انجام حرام يا نوشيدن شراب نداشته باشد ناراحت و غمگين است و گمان دارد روز خود را تلف كرده است . و ديدى كه سطان خوراك مردم را احتكار مى كند.
و ديدى كه اموال خويشاوندان به دروغ تقسيم مى شود و با آن قمار كرده و شراب نوشيده مى شود. و ديدى كه با شراب مداوا مى شود و به مريض ‍ توصيه شراب شده و از آن درخواست شفا مى شود. و ديدى كه مردم در ترك امر به معروف و نهى از منكر و پاى بند به آن برابرى مى كنند. و ديدى كه اهل نفاق همواره در تحركند و اهل حق تحركى ندارند. و ديدى كه اذان و نماز با جراءت انجام مى گيرد.
و ديدى كه مساجد از كسانى پر مى شود كه از خدا نمى ترسند، در مسجد جمع مى شوند تا غيبت مؤمنين كنند و توصيف شراب هاى مست كننده نمايند. و ديدى كه كسى در حال مستى امام جماعت مى شود و نمى فهمد و بر مستى خود عيب گيرى نمى شود و هنگامى كه مست شود مورد احترام قرار مى گيرد و از او ترسيده و پرهيز مى گردد و تعقيب نمى شود و به خاطر مستى اش معذور است . و ديدى كه اموال يتيمان را مى خورد مورد ستايش ‍ قرار مى گيرد. و ديدى كه قضات بر خلاف فرامين الهى قضاوت مى كنند.
و ديدى كه حاكمان به خاطر طمعى كه دارند بر خيانت كاران اعتماد كرده و ارث مردم را به فاسق داده و يا مسئوليت آن را به فاسقان وا مى گذارند تا آن گونه كه دوست دارند عمل كنند. و ديدى كه بر روى منابر، امر به تقوا مى شود و گوينده به آنچه امر مى كند عمل نمى كند. وديدى كه نماز در وقت آن خوانده نمى شود.
و ديدى كه كمك مالى به خاطر توصيه ديگران است نه براى رضايت خدا. و ديدى كه همت مردم به شكم و زير شكم است و براى آنها مهم نيست كه چه خورند و با چه كسى نكاح كردند.
و ديدى كه دنيا بر آنها رو آورده است . و ديدى كه نشانه هاى حق كهنه گشته است ، پس در اين حال از آنها بر حذر باش و از خداوند درخواست نجات كن .

اكثر نشانه هايى كه در اين روايت بيان گرديد به طور موردى در گذشته هم تحقق يافته اند و نشانه بودن آنها براى ظهور مصلح جهان در صورتى خواهد بود كه فرهنگ همه يا جمع قابل توجهى از مردم شوند. نكته ديگرى كه درباره نشانه هاى ظهور مطرح است اين است كه مسائل اخلاقى غالبا به جهان اسلام مربوط مى شوند. و آخرين نكته اين كه تحقق اين نشانه ها گاهى در يك كشور يا شهرى انجام گرفته و چه بسا مسلمانان ديگر از آن اطلاع نداشته باشند و يا نشانه اى به طور پنهانى در ميان جمع زيادى محقق شده باشد و ديگران از انجام آن بى خبر باشند.
آنچه مهم است تحقق همه نشانه هاى اخلاقى است و اگر موارد اندكى مانده است با توجه به سير شتابنده فساد به زودى محقق خواهند شد و با توجه به قطعى نبودن آنها ممكن است برخى نشانه ها تحقق نيافته و يا در انجام آنها بداء پيش آيد.



نوشته شده در دو شنبه 21 شهريور 1390ساعت 18:40 توسط سجاد| |
برچسب ها: نشانه هاى غير حتمى ظهور

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin